
والدين امروزي در دنياي غرب معمولا حاضر به تشكيل خانوادهاي با بيش از يك فرزند نميشوند در عين حال، آنها با ديدن فرزند تنهايشان، مدام خاطرات كودكي خود را به ياد ميآورند و هر وقت كه با خواهران و برادرانشان دور هم جمع ميشوند، براي تك فرزندهايشان دل ميسوزانند. پدر و مادرهاي امروزي با وجود تمام نگرانيهايشان براي آينده فرزند تنهايشان، حاضر نيستند به فكر آوردن بچههاي ديگر بيفتند. براي آنهايي كه بيوقفه كار ميكنند و دوست ندارند تمام 24 ساعتشان را براي رسيدگي به بچههاي قد و نيم قد اختصاص دهند، داشتن چند فرزند چيزي بيشتر از يك روياي دست نيافتني نيست؛ اما اگر به كشورهاي ديگر هم نگاه كنيد، ميبينيد كه تك فرزندي تنها مشكل امروز پدر و مادرهاي ما نيست و اغلب پدر و مادرهاي امروزي در سراسر جهان، حاضر نيستند براي داشتن بيش از يك فرزند خودشان را به زحمت بيندازند. پشت تك فرزندي در دنياي جديد رازهاي بسياري وجود دارد؛ رازهايي كه از دل تحقيقات بسيار بيرون آمدهاند و بخواهيم يا نخواهيم بايد باورشان كنيم.
راز اول : 2 فرزندي در حرف، تك فرزندي در عمل
در 75 سال گذشته، اغلب خانوادهها به داشتن 2 فرزند روي آورده بودند يا لااقل آرزوي داشتن 2 فرزند را براي آينده زندگي مشتركشان مطرح ميكردند. آنها فكر ميكردند كه اين بهترين شيوه تشكيل خانواده است و حتي در تحقيقي بينالمللي كه در سال 1936 انجام شد، شركتكنندگان خانوادههاي 2 فرزندي را خانوادههايي ايدهآل معرفي كردند اما در جامعه امروزي فاصله بين آنچه مردم دوست دارند و آنچه از پس آن بر ميآيند زياد است. در كمال تعجب به شركتكنندگان اين تحقيقها و همينطور اغلب زوجهايي كه به اميد داشتن 2 فرزند ازدواج ميكنند بايد گفت، خانوادههاي امروزي به سمت تك فرزندي شدن پيش ميروند. تحقيقات و آخرين آمارگيريها نشان داده، اين خانوادههاي 3 نفره با سرعتي بيشتر در حال گسترش هستند و در واقع با تك فرزنديشدن خانوادهها، شكل اين سنت اجتماعي هم در حال تغيير كردن است.
راز دوم : مادران شاغل از فرزند دوم ميترسند
اكثر زنان امروزي براي حمايت از خانوادهشان كار ميكنند. با وارد شدن زنها به دانشگاهها و بازارهاي مختلف كسب و كار، ديگر كمتر زني را ميتوان پيدا كرد كه لااقل در دورهاي از زندگياش به فكر كاركردن نيفتاده باشد. تحقيقات نشان داده، اين مادران شاغل 70 درصد جمعيت مادران امروزي را تشكيل ميدهند. از نظر اين مادران نگهداري از بچهها و كاركردن در يك زمان كار سادهاي نيست. زناني كه يك فرزند دارند شايد موفقيت بيشتري در كار و بچهداري همزمان داشته باشند اما واقعيت امروزي اين است كه با بيشترشدن تعداد فرزندان، درآمد زنان، امنيت شغليشان و پيشرفت كاريشان بهشدت دچار مشكل خواهد شد. از طرف ديگر تاثير مرخصي زايمان دوم روي شرايط كاري زنان، انكارناپذير است. كم نيستند مواردي كه با غيبت چند هفتگي زن در زمان مرخصي، كارمندان ديگر براي گرفتن شغل او خيز برداشتهاند و در يك چشم به هم زدن موقعيتي كه سالها براي به دست آوردنش تلاش كرده بود را از او گرفتهاند. شايد همين موضوع هم باعث شود كه زنان شاغل براي آوردن فرزند دوم بيشتر ترديد كنند. گرچه دولتها تلاش ميكنند به هر طريق ممكن امنيت شغلي بعد از زايمان براي زنان را بالا ببرند اما واقعيت اين است كه در بازار كار امروزي، كارفرماها به سود كسب و كارشان بيشتر از اين قوانين و آييننامهها توجه ميكنند.
نظرات شما عزیزان: